وکیل اعاده دادرسی خانواده

امروز با موضوع وکیل اعاده دادرسی خانواده در خدمت شما هستیم.

اعاده در لغت به معنی بازگرداندن است. معنای اعاده در علم حقوق نیز از این معنا دور نیست.

اعاده به این معناست که موضوعی که یکبار قضاوت شده و درباره آن رای و حکم صادر شده است، به دلایلی مجددا مورد رسیدگی قرار گیرد.

اعاده دادرسی جهات و دلایل خاصی میطلبد تا بتوان آن را طرح کرد.

امکان اعاده دادرسی به عنوان یکی از شیوه‌های اعتراض به رأی، هم در دعاوی حقوقی و هم دعاوی کیفری قابل طرح است.

از آنجا که مطرح کردن دادخواست اعاده دادرسی شرایط پیچیده‌ای دارد، توصیه می‌شود که حتما از طریق وکیل اعاده دادرسی اقدام کنید.

چنانچه درگیر پرونده و دعاوی حقوقی مانند دعاوی خانوادگی و یا دعوای کیفری مانند کلاهبرداری و… هستید یا به وکیل اعاده دادرسی نیاز دارید جهت دسترسی به بهترین وکیل پایه یک دادگستری از طریق شماره تماس‌های درج شده در این مقاله با ما در تماس باشید.

نکات مهم وکیل اعاده دادرسی

اعاده دادرسی را در چه دعاوی میتوان مطرح کرد؟
در چه مراجعی میتوان درخواست اعاده دادرسی کرد؟
اگر حکمی در زمان صدور خودش، به شکل صحیح صادر شده باشد، میتوان با ارائه دلیلی بعدی آن را نقض کرد؟

در ادامه مقاله وکیل اعاده دادرسی خانواده، یک رأی در زمینه اعاده دادرسی با موضوع الزام به تمکین (انجام وظایف زناشوئی) آورده خواهد شد.

آیا اعاده دادرسی فقط امکان طرح درمراجع قضائی دادگستری را دارد؟

اعاده دادرسی منحصر به حکم یا رأی صادره از مراجع قضائی دادگستری نیست و در مراجع اداری مثل دیوان عدالت اداری هم می‌توان استفاده نمود.

البته جزئیات و شرایط آن با اعاده دادرسی مراجع قضایی متفاوت است و طبق قانون خاص خود دیوان انجام میشود. برای مثال ارائه این درخواست محدود به زمان خاصی نیست.

مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراض اعاده دادرسی کجاست؟

منظور از صلاحیت این است که چه دادگاهی بر اساس قانون می‌تواند به چه پرونده و دعوایی رسیدگی کند.

در امور حقوقی، دادگاه صادرکننده حکم قطعی، صالح به بررسی درخواست اعاده است، در حالی که در امور کیفری، ابتدا به دیوان عالی تقدیم میشود.

اگر دیوان عالی کشور، شرایط اعاده دادرسی را موجه دانست، رسیدگی به اعتراض را به دادگاه هم عرض (مثلا اگر دادگاه نخستین رأی صادر کرده باشد به دادگاه نخستین ارسال می‌شود) دادگاه صادرکننده حکم قطعی ارجاع می‌دهد.

نمونه رأی اعاده دادرسی نسبت به حکم تمکین

با بررسی این رای نشان داده میشود، که دلیل متاخر (اخیر)، بعد از صدور یک حکم صحیح ، نمی‌تواند از طریق اعاده دادرسی، موجب نقض (از بین رفتن) حکمی شود که در زمان صدور به صورت صحیح صادر شده است.

رای دادگاه بدوی (نخستین)

درخصوص دعوی آقای ح.هـ به‌طرفیت همسرش خانم ع.ر. با وکالت خانم م. ح. به‌ خواسته صدور حکم تمکین (انجام وظایف زناشوئی) و الزام خوانده (زن) به بازگشت به زندگی مشترک که خواهان اظهار نمود.

خوانده برابر سند رسمی ازدواج همسر قانونی وی است و بی‌جهت زندگی مشترک را رها نموده و مراجعات خواهان (مرد) به وی جهت بازگشت به زندگی مشترک و ادامه زندگی با خواهان مؤثر نبوده است.

به‌نظر دادگاه با توجه به اینکه وجود علقه (رابطه) زوجیت بین طرفین به دلالت سند رسمی ازدواج محرز است و خوانده دلیل منطقی بر عدم تمکین و ایفای وظایف زوجیت ارائه نکرده است.

دعوی خواهان (مرد) ثابت تشخیص و با استناد به مواد ۱۱۰۳ و۱۱۰۴ و ۱۱۱۴ قانون مدنی حکم به تمکین خوانده (زن) از خواهان و بازگشت به زندگی مشترک و ایفای (انجام) وظایف زوجیت صادر و اعلام می‌شود.

طرفین موظفند حقوق یکدیگر را رعایت نموده و در تحکیم مبانی زوجیت تلاش و کوشش نمایند.

رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدید‌نظر‌خواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

رای دادگاه تجدیدنظر اعاده دادرسی

تجدیدنظرخواهی خانم ع.ر. با وکالت خانم م. ح. دادگاه خانواده تهران که به‌ موجب آن ایشان به تمکین (انجام وظایف زناشوئی) از شوهرش تجدیدنظر خوانده آقای ح.هـ محکوم گردیده، وارد نمی‌باشد.

زیرا که دادنامه (حکم) بر اساس قواعد و موازین فقهی و حقوقی جاری و تشریفات دادرسی صادر شده و ایرادی از حیث شکلی یا ماهوی (ماهیت و محتوا) به دادنامه (حکم) وارد نیست.

تجدیدنظرخواه دلیل یا دلایلی که موجبات جواز ترک تمکین (انجام وظایف زناشوئی) وی را ایجاب نماید ارائه نکرده است.

بنا به‌ مراتب دادگاه اظهارات نامبرده را مبنی بر عدم امکان تمکین بلادلیل تلقی شده و مستنداً به قسمت اخیر ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب ۲۱/۱/۷۹ در امور مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه دادنامه (حکم) تجدیدنظر خواسته را عیناً ‌تأیید می‌نماید.

این رأی به‌موجب ماده ۳۶۵ قانون مرقوم (نوشته شده) قطعی است.

اعاده دادرسی از رأی الزام به تمکین

درخصوص دادخواست اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) خانم ع.ر. از دادنامه (حکم) …… دادگاه تجدیدنظر تهران که به‌ موجب دادنامه (حکم) شماره …… دادگاه خانواده تهران که متضمن محکومیت مشارٌالیها (نامبرده) به تمکین زوجیت از آقای ح.ه. می‌باشد.

متقاضی اعاده دادرسی با ارائه یک فقره دادنامه قطعی شماره …..صادره از شعبه ….. دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران که حکایت از محکومیت آقای ح.هـ. به‌پرداخت دیه درخصوص ایراد ضرب عمدی نسبت به زن را دارد، تقاضای نقض دادنامه مربوط به تمکین خود نسبت به مرد را نموده است.

با این وصف رأی تمکین در زمان صدور خود که سال ۹۰ است، صحیح و دارای اعتبار و دلیل متأخر (اخیر) که در سال ۹۲ اتفاق افتاده (ایراد ضرب عمدی) نمی‌تواند موجب نقض و بی‌اعتباری آن را فراهم نماید.

لذا دادگاه به این استدلال که تقاضای اعاده دادرسی منطبق بر هیچ‌یک از بخش‌های ذیل ماده ۴۲۶ از قانون آیین دادرسی مدنی نبوده است.

دادگاه در استناد به تبصره ذیل ماده ۴۳۵ از قانون دادرسی یادشده قرار رد درخواست اعاده دادرسی را صادر و اعلام می‌نماید.