فسخ نکاح و انفساخ نکاح
پایان دادن به ازدواج در اثر طلاق، فسخ و انفساخ، در ازدواج دائم و موقت، امکانپذیر است.
در قانون مدنی ایران، به صورت واضح و صریح، از انفساخ نکاح (ازدواج)، صحبتی به میان نیامده است.
ازدواج، یکی از عقود و قراردادهایی است که انحلال آن، به آسانی، امکانپذیر نیست و وجود حق فسخ در ازدواج، به خودی خود، باعث فسخ نمیشود.
انفساخ، به معنی انحلال عقد در اثر بروز مشکلی است که منجر به از هم پاشیدن ارکان عقد میشود و اراده طرفین، در انفساخ ازدواج، دخالتی ندارد؛ نتیجه و آثار حقوقی، فسخ و انفساخ، در ازدواج، مشابه یکدیگر است.
خیار فسخ نکاح
خیار به معنی اختیار است و خیار فسخ به معنی اختیار بر هم زدن قرارداد میباشد؛ با توجه به اینکه ازدواج، قراردادی مالی یا خرید و فروش، نیست امکان قرار دادن اختیار فسخ را، ندارند.
یعنی در واقع، خیار فسخ در ازدواج، قابل شرط نیست؛ اما مواردی وجود دارد که قانونگذار، در صورت تحقق این موارد، نکاح را فسخ شده تلقی خواهد کرد.
در بعضی موارد، اساسا ازدواج باطل است و بدون اراده زن و مرد، ازدواج منفسخ میشود و در بعضی از موارد هم، حق فسخ با یکی از زوجین است که میتواند، از حق فسخ استفاده کند و یا از اعمال این حق، صرف نظر نماید.
موارد فسخ ازدواج از جانب زن
1- جنون
یکی از موارد مشترک، بین زن و مرد که موجب حق فسخ (اختیار بر هم زدن قرارداد) برای هر دو طرف میشود و عیب مشترکی است، جنون یا دیوانگی است.
استقرار جنون شوهر یا زن (دائمی یا ادواری) از دلایل فسخ ازدواج است. جنون شوهر، قبل یا بعد از ازدواج موجب حق فسخ، برای زن میباشد.
در جنون زن، ابتلای وی به جنون، پیش از ازدواج، شرط استقرار حق فسخ ازدواج، برای شوهر است. نکته قابل توجه درباره جنون این است که اگر شخص، پیش از ازدواج مجنون بوده و طرف مقابل، از جنون وی آگاه باشد، با توجه به اینکه با علم و آگاهی، به ضرر خود عمل نموده، دیگر حق فسخ ندارد.
چون حق فسخ جهت جلوگیری از ورود ضرری است که شخص زیاندیده دخالت عمدی در ایجاد این ضرر، نداشته باشد.
اما فلسفه اینکه، جنون ایجاد شده زن بعد از عقد ازدواج، باعث حق فسخ مرد نمیشود، دارا بودن حق طلاق مرد است، ولی زن این حق را دارا نیست.
اما اگر زنی، با توجه به اطلاع از جنون مرد، با وی ازدواج نمود و پس از عقد ازدواج و زندگی مشترک، دریابد که امکان ادامه زندگی مشترک را ندارد، راه حل چیست؟
در اینگونه موارد، زن از باب عسر و حرج یعنی سختی غیرقابل تحمل و شرایط مندرج در سند ازدواج، میتواند، درخواست طلاق یک طرفه، نماید.
2- عیوب جنسی مرد
الف: عنن، ناتوانی جنسی مرد،
به صورتی که امکان برانگیخته شدن آلت تنالسی و یا استمرار نعوظ در مرد، با مشکل مواجه باشد. اگر عنن یا ناتوانی جنسی، بعداز ازدواج حادث شود، نیز حق فسخ، برای زن ثابت میشود.
باید توجه داشت که اگر حتی یکبار، تجربه آمیزش جنسی، بعد از ازدواج، بین زوجین وجود داشته باشد، مورد از موارد فسخ نکاح نیست و یا اگر زن، از ناتوانی جنسی شوهر، اطلاع داشته و با این حال، حاضر به ازدواج با وی شده است، دیگر حق فسخ ندارد و از باب عسر و حرج، میتواند درخواست طلاق نماید.
ب: مقطوع/بریده بودن آلت تناسلی
کوچک بودن مادرزادی آلت تناسلی مرد، باعث حق فسخ ازدواج برای زن نمیشود، بلکه لازم است آلت تناسلی مرد، در اثر حادثهای، قطع و بریده شده باشد.
شرط اثبات حق فسخ برای زن، کوتاه شدن آلت تناسلی مرد، به حدی است که امکان ایجاد رابطه جنسی، وجود نداشته باشد.
قطع شدن آلت مرد، بعد از ازدواج یا علم به مقطوع بودن آلت، قبل از ازدواج، باعث اسقاط حق فسخ ازدواج زن، میشود.
ج: خصاء یا اخته بودن
عدم قدرت باروری مرد، در اثر نداشتن بیضه و تخم، که در اثر بریده شدن یا له شدن بیضهها، ایجاد شده باشد به شرط وجود این عیب در زمان وقوع عقد و عدم آگاهی زن از این موضوع، حق فسخ نکاح، برای زن ایجاد میکند.
لازم به ذکر است، شرط اساسی، اخته بودن مرد از ناحیه هر دو بیضه است.
موارد فسخ نکاح از جانب مرد
علاوه بر جنون که فصل مشترک دلایل فسخ ازدواج از سوی هر دو طرف میباشد، عیوب اختصاصی مرد که موجب حق فسخ برای زن میشود، توضیح، داده شد، حال عیوب اختصاصی زن که موجب حق فسخ برای مرد میشود، شرح داده میشود.
عیوب جنسی موجود در زن
قرن: وجود عارضه استخوان مانندی در آلت تناسلی زن، که باعث سختی ایجاد رابطه جنسی و یا کاهش لذت رابطه جنسی میشود، باعث ایجاد حق فسخ برای مرد میشود.
صرف وجود این عارضه، به شرط اینکه، بعد از ازدواج، حادث نشده باشد و مرد نیز از وجود این عیب اطلاعی نداشته باشد، باعث ایجاد حق فسخ برای مرد، میشود.
افضا: عیب دیگر جنسی در زن که باعث ایجاد حق فسخ، برای مرد میشود، اتصال مجاری ادرار و مدفوع در زن است که نوعی پارگی و یکی شدن این دو مجرا میباشد.
اگر زن در زمان انعقاد عقد نکاح، واجد این عیب بوده و شوهر نیز، از آن بی اطلاع بوده باشد، موجب ایجاد حق فسخ، برای مرد، میشود.
عیوب غیر جنسی زن
جذام (خوره): بیماری مسری عفونی، که بسیار مزمن است و در عصر حاضر، تقریبا ریشه کن شده است.
برص: (پیسی) بیماری پوستی که منجر به ایجاد لکههای سفید در بدن فرد میشود؛ این بیماری نیز ریشه عفونی دارد و قابل سرایت است.
هرچند که بیماریهای مذکور، تقریبا ریشه کن شدهاند، در صورت بروز، قبل از عقد ازدواج و عدم اطلاع مرد، موجب حق فسخ است.
زمین گیری: یا همان فلج شدن و عدم قدرت در حرکت اعضاء بدن به خصوص پاها
نابینایی از هر دو چشم: هرچند دو عیب بالا، بعید است که بدون اطلاع مرد، باعث عقد نکاح شود، ولی در صورت بروز این مشکل، امکان فسخ نکاح، برای مرد وجود دارد.
تدلیس و فریب در ازدواج
اگر هریک از زوجین با قصد و نیت متقلبانه، قبل از ازدواج، خود را واجد و دارای صفات و یا وصفی معرفی نمایند که این صفت، در آنها وجود ندارد و عقد، بر مبنای توافق بر این صفت خاص، تحقق یافته یاشد، فریب در ازدواج یا به اصطلاح حقوقی، تدلیس در ازدواج، صورت گرفته است.
مجموع کارها و عملیاتی که هر یک از طرفین، به دروغ، مرتکب میشوند تا کاستیهای موجود و ضعف را بپوشانند، تدلیس، نام دارد.
در تحقق تدلیس در ازدواج، لازم است که وصف مورد توافق به نوعی در عقد، وارد شود، مثلا در عقدنامه نگاشته شود، آقای دکتر…. یا دوشیزه….. ولی آقا مدرک دکترا نداشته و یا خانم، باکره نباشد.
شرط دوم تحقق تدلیس، قابل اندازه گیری و بخش شرط و صفت مذکور است، مثلا در فرض بالا، موضوع قابل احراز است ولی اگر صفت خوش مشرب شرط شود، این امری نسبی است و در افراد مختلف، متفاوت است.
در صورت وقوع تدلیس در ازدواج، علاوه بر ایجاد حق فسخ، برای طرف فریب خورده، مرتکب، به مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامی، نیز، محکوم میشود.
فریب در ازدواج، از ناحیه شخص ثالث
گاهی، اقوام و والدین عروس و داماد، اوصافی از فرزندان، در زمان خواستگاری بیان میکنند که واقعیت ندارد.
هرچند که ممکن است عقد ازدواج بر مبنای همین دروغ به نتیجه برسد، این مورد از موارد تدلیس در ازدواج نیست و باعث تحقق حق فسخ نمیشود.
اما سکوت، درباره نقص موجود در زوجین و عدم اظهار نظر و بروز مشکل و عیب، اگر، فاحش و غیر قابل اغماض باشد، یعنی اگر آن عیب وجود داشته و شخص از آن مطلع میشد، از ازدواج، منصرف میشد، میتواند در حکم فریب در ازدواج باشد.
مثلا مصنوعی و نابینا بودن، یکی از چشمها که از طرف مقابل، مخفی شود، از موارد تدلیس در ازدواج و باعث فسخ نکاح، میباشد.
تخلف از شرط صفت
گاهی اوقات، برای خواستگار و یا دختر، صفتی بیان میشود که در وی وجود ندارد، چنانچه بیان این صفت، همراه با قصد و نیت متقلبانه نیست، بلکه به اشتباه، بیان میشود.
تفاوت تدلیس در ازدواج و تخلف از شرط صفت، به نظر نگارنده، وجود قصد متقلبانه و یا اشتباه میباشد.
مثلا دختری ادعای باکره بودن دارد، حال آنکه ناخواسته پرده بکارت وی ازاله شده و خود خبر ندارد؛ در این فرض، چون قصد فریب و تقلب وجود ندارد، مصداق تدلیس در ازدواج نیست، اما با توجه به تخلف از شرط صفت، موجب فسخ نکاح میشود.
انفساخ نکاح
عقد ازدواج که از ابتدا، صحیح بوده و اقتضای ادامه عقد را دارد، ممکن است به یکی از سه طریق زیر، منفسخ شود؛ یعنی آثار و ارکان عقد، نابود شود و عقد از بین برود.
1- مرگ واقعی یا فرضی زوجین
یکی از مواردی که منجر به انفساخ عقد نکاح میشود و آثار آن را از بین میبرد، مرگ واقعی یا فرضی یکی از زوجین است؛ در این حالت، آثار نکاح و پرداخت مهریه متوقف میشود؛ مرد، میتواند بلافاصله و زن پس از پایان عده، ازدواج کند.
2- لعان
تحقق لعان در عقد دائم، موجب انفساخ نکاح میباشد. لعان، در اثر اتهام رابطه با مرد غریبه به زن یا نفی نسب فرزندی میباشد که از زن متولد شده است؛ با انجام تشریفات لعان، عقد نکاح منفسخ شده و آثار آن از بین میرود.
3- بروز موانع نکاح
– ممنوعیت ازدواج مرد با خواهر کسی که با او لواط انجام داده است.
– ممنوعیت ازدواج با خویشان رضاعی.
– ممنوعیت ماندن در زوجیت کافر.
شرایط فسخ نکاح
1- اعلام فسخ نکاح به طرف مقابل، در صورت بروز هر یک از عوامل فسخ که از طریق اظهارنامه یا اعلان رسمی انجام میشود.
2- اعلام فوری فسخ نکاح به طرف مقابل، دارنده حق فسخ نکاح، باید در کوتاهترین زمان ممکن، که مورد قبول عرف باشد، اراده خود مبنی بر فسخ نکاح را اعلام نماید.
اگر این فوریت در اعلام فسخ که تشخیص آن به عرف است، رعایت نشود، حق فسخ، ساقط میشود.
در صورت جهل به حق فسخ و جهل به فوریت، حق فسخ، زایل نمیشود تفاوتی از این بابت بین حق فسخ، تدلیس و خیار تخلف وصف یا صفت، نیست، فوریت از زمان اطلاع امر است.
3- مراجعه به دادگاه خانواده و درخواست صدورحکم به تنفیذ فسخ و احراز صحت فسخ.
هرچند که اعمال حق فسخ، نیاز به تشریفات ندارد ولی با توجه به تکلیف قانونی ماده 20 قانون حمایت خانواده و لزوم ثبت فسخ و انفساخ نکاح در دفتر رسمی طلاق، مراجعه متقاضی به دادگاه خانواده الزامی است.
مدارک لازم جهت دعوی فسخ یا انفساخ نکاح
1- کارت ملی و شناسنامه زوجین
2- عقدنامه (سند ازدواج) یا رونوشت (کپی) عقدنامه
3- وکالتنامه وکیل
4- اثبات جهت فسخ
5- رای قطعی کیفری مبنی بر محکومیت به تدلیس در ازدواج
اثرات حقوقی فسخ وانفساخ نکاح
وقوع فسخ در نکاح یا انفساخ در نکاح، آثار و نتایج حقوقی برای زوجین دارد که به بعضی از آنها، اشاره میکنیم:
- پایان رابطه زوجیت دائم و آغاز عده نگه داشتن در زنان غیر یائسه و غیرمدخوله، مانند طلاق.
- پایان زوجیت در عقد نکاح موقت و عده نگه داشتن مانند بذل مدت.
- استحقاق کل مهریه برای زن در صورت وقوع نزدیکی و عدم استحقاق و تعلق مهریه در صورت عدم وقوع نزدیکی، مگر اینکه دلیل فسخ عنن باشد که در این صورت نصف مهریه به زن تعلق میگیرد.
- عدم استحقاق مهریه در صورتی که در نکاح دائم مهریه ذکر نشده باشد و قبل از نزدیکی عقد فسخ شده باشد.
وکلای پایه یک دادگستری و همچنین افرادی که در رشته حقوقی تحصیلات تکمیلی خود را به پایان رساندهاند و سابقه کار حقوقی خانواده را دارند، برای اخذ مشاوره حقوقی خانواده، مناسب هستند.
نکته قابل توجه این است که در صورت بروز و وقوع اختلاف بین زوجین، قبل از هر اقدامی، موضوع را با مشاور حقوقی مطرح فرمایند و از اتخاذ تصمیمات عجولانه و غیر قابل جبران خودداری نمایند.
انطباق موضوع اختلاف با قانون و یا اسقاط حق فسخ نکاح و گذشت نسبت به مسائل پیش آمده به شرطی که باعث تجری و تکرار مرتکب نشود، همواره بهترین توصیه در حل و فصل اختلافات خانوادگی میباشد.
گروه وکلای مهر، یکی ازبرترین گروههای حقوقی درسطح کشور ایران میباشد و همکاران گروه وکلای مهر، با وسواس زیادی از سوی دفتر مرکزی موسسه انتخاب و برگزیده میشوند.
قبل از انجام هر کار حقوقی و پس از مشورت با سایر وکلا و موسسات، آخرین مشاوره حقوقی خانواده را از ما دریافت نمایید.
مجازات فریب در ازدواج چیست؟
در صورت فریب در ازدواج، علاوه بر ایجاد حق فسخ و بر هم زدن قرارداد، برای طرف فریب خورده، مرتکب، به مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامی، نیز، محکوم میشود.
آیا در صورت فسخ ازدواج، زن باید عده نگه دارد؟
در صورت فسخ ازدواج چه به صورت دائم باشد چه به صورت موقت، زن باید عده نگه دارد.
سلام. خسته نباشید ببخشید پسرم با دختری عقد کرده الان بعد از عقد متوجه شده، بدن دختره ایراد داره. میتونه بدون دادن مهریه، طلاقش بده؟
باسلام و وقت بخیر
خیر، عیوب داشتن در بدن زوجه نمیتواند موجب فسخ نکاح و پرداخت نکردن مهریه گردد، مگر از عیوب خاص موجود در قانون مدنی باشد مانند قرن، برص، پیسی، جذام، افضاء، زمینگیری و جنون، که در این صورت اگر زوج قبل از نزدیکی، ازدواج را فسخ نماید، مهریه ای به زوجه تعلق نمیگیرد. در غیر اینصورت زوجه میتواند مهریه را دریافت نماید.
سلام من با فردی ازدواج کردم که حالت های جنونی داره و من ازقبل اطلاع نداشتم. من میتونم به موجب این جنون فسخ عقد نکاح را انجام بدم ؟
سلام دوست عزیز
بله، مطابق ماده 1125 قانون مدنی، جنون زوج (همسرتان) چنانچه بعد از جاری شدن عقد هم حادث شود، موجب حق فسخ برای زوجه (شما) خواهد بود.
سلام. من از شوهرم جدا شدم و الان در عده فسخ نکاح هستم . نفقه به من تعلق میگیره یا نه؟
سلام وقت شما بخیر
خیر، اگر مطابق فرض سوال شما عده از جهت فسخ نکاح باشد، نفقه به شما پرداخت نمیشود. مگر اینکه شما باردار باشید که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه به شما تعلق خواهد گرفت.