حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى

حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقيح مصنوعى

حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقيح مصنوعى


در این نوشتار به بررسی موضوع حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى پرداخته ایم.

بررسی ماهیت، شرایط و حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى با نطفه شوهر

یکی از روش­ های درمان ناباروری، لقاح مصنوعی است، روشی که مباحث مختلف حقوقی هم­چون نسب، ارث، نام­ خانوادگی و آثار ناشی از آن را به­ دنبال دارد. پیشرفت­ های پزشکی در حوزه تولید مثل به اواخر قرن 20 مربوط می­ شود و اگر چه این روش­ ها، پیشرفت چشمگیری محسوب می­ شود اما نتوانست موجب اقناع دانشمندان علوم دیگر شود و پرسش­ هایی را در حوزه علوم اخلاقی، جامعه شناختی، روان­شناسی و حقوق و… مطرح کرد.

بطور کلی تولید مثل حساسیت و محدودیت های قانونی و شرعی و اجتماعی خاصی را در جامعه ما دارد، به­ ویژه اینکه اگر در باروری عامل بیگانه دخالت داشته باشد. پرسش­ هایی در حوزه احوال شخصیه فرزند متولد از لقاح مصنوعی مثل نحوه احراز نسب، طهارت مولد، حضانت، نگهداری، ارث و… مطرح می­ شود که قانون­گذار با تصویب قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور و آئین نامه اجرایی آن گام بسیار مهمی در این مسیر برداشت.

جهت دریافت مشاوره در خصوص حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

تاریخچه مختصر­ لقاح مصنوعی

لقاح مصنوعی برای نخستین­ بار در سال 1765 به منظور اصلاح نژاد و تکثیر نسل حیوانات، توسط یک دانشمند آلمانی به نام Jacobin wig Iud بر روی ماهی ها انجام شد، متعاقب آن برای تولید مثل انسان نیز مورد آزمایش قرار گرفت و در برخی کشورها مثل آمریکا معمول گردید. با پیشرفت علم و استفاده از تکنیک های برتر، نخستین نوزاد آزمایشگاهی به نام لوئیز برا ون در 1987 در لندن با تلاش دکتر استپتو و همکارانش به­ دنیا آمد و پس از آن در سال 1988 یعنی یک سال پس از این موفقیت در کشور انگلستان 956 کودک از طریق  باروری خارج از رحم (F.V.I) متولد شدند.

تلقیح و لقاح

تلقیح در لغت به معنای باردار کردن و لقاح به معنای باردار شدن است و بطور کلی در هر دو عمل، زن را با وسایل مصنوعی و بدون این که نزدیکی صورت بگیرد، آبستن کنند و به­ تعبیر دیگر، اسپرماتوزئید را با وسایل پزشکی وارد رحم کرده از این راه او را باردار نمایند.

جرم تدلیس در نکاح

انواع روش­ های لقاح مصنوعی

انواع روش­ های لقاح مصنوعی به­ شرح ذیل عبارتند از؛

  1. لقاح مصنوعی داخل رحم ( I.U.I)

  • تلقیح اسپرم شوهر به رحم همسر

در مواردی با وجود اینکه شوهر از لحاظ جسمی سالم و اسپرم او قدرت بارور کردن تخمک زن را دارد، اما بنا به­ عواملی نمی­ تواند زوجه خود را از طریق مواقعه و به صورت طبیعی باردار نماید که در این صورت با استفاده از تکنیک­ های کمکی تولید مثل، اسپرم شوهر به زن تلقیح می­ گردد. در این روش چون تلقیح مصنوعی به روش تزریق اسپرم شوهر به همسر قانونی او صورت می­ گیرد این عمل بطور کلی مشروع و جایز است و طفل مولود نیز مشروع و قانونی می­ باشد.

  • تلقیح اسپرم مرد به رحم زن غیر از همسرش

در برخی موارد که شوهر قدرت بارور کردن زوجه را ندارد یا در اصل فاقد اسپرم است، تنها راه حل موجود استفاده از اسپرم مرد بیگانه برای بارور کردن زن است. (اکثر فقها چنین روشی را محل اشکال و قابل تأمل دانسته اند.)

  1. انتقال تخمک (I.F.T)

این روش در جایی صورت می­ پذیرد که علت نازایی، فقدان تخمک زن باشد که در این صورت تخمک زن بیگانه به رحم زن نازا تزریق می­ گردد، تا پس از آمیزش وی با شوهرش، فرزندی از این تخمک و اسپرم شوهر زن نازا حاصل شود.

  1. انتقال رویان به درون لوله (انتقال زایگوت) (Z.I.F.T)

روش انتقال رویان به درون لوله رحم مشابه روش لقاح خارج از رحم و روش انتقال تخمک است، با این تفاوت که در روش زایگوت، پزشک پیش از انتقال تخمک‌ ها به لوله رحم، تخمک‌ ها را بارور می‌ کند. به تخمک‌ های بارور، سلول تخم یا زایگوت می‌ گویند که همان رویان تک‌ سلولی پیش از تقسیم شدن به چند سلول است.

  1. باروری آزمایشگاهی (E.T-I.V.F)

  • تلقیح اسپرم و تخمک بیگانه در محیط آزمایشگاه و انتقال آن به رحم

در این روش ابتدا نطفه زن و مرد استخراج شده و جهت انتقال به رحم آماده می­ شود، سپس نطفه ترکیب شده، در رحم زن کاشته می­ شود.

  • ترکیب اسپرم و تخمک زن و شوهر و انتقال جنین حاصل به رحم زن بیگانه

این روش به 2 صورت ممکن است؛

  1. اهدای جنین، که زوجین نابارور دارای اسپرم و تخمک سالم نیستند، ولی زوجه می­تواند جنین را در رحم خود حمل کند یعنی زوجه از جنین اهدایی زوجی دیگر برای درمان استفاده می­ کنند،
  2. اجاره رحم، که زوجین تحت درمان دارای اسپرم و تخمک سالم هستند اما زوجه به دلایلی نمی­ تواند جنین را در رحم خود پرورش دهد.

جهت دریافت مشاوره در خصوص حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

طفل حاصل از تلقیح مصنوعى با نطفه شوهر

تلقیح مصنوعى با اسپرم شوهر، در حقوق ایران پذیرفته شده و جایز است. فرزند ناشى از آن نیز، از همه مزایاى پیش بینى شده براى فرزندان مشروع برخوردار می باشد. بنابراین، طفل تولد یافته از تلقیح مصنوعى، قانونى است و همه احکام و آثار فرزند مشروع که از نزدیکى طبیعى زن و شوهر متولد شده است، بر چنین طفلى نیز مترتب مى­ شود.

طفل حاصل از تلقیح مصنوعى با نطفه بیگانه

در تلقیح مصنوعى با نطفه بیگانه، ارتباط و الحاق طفل تولد یافته به 3 شکل ذیل قابل بررسى است؛

الف. وضعیت انتساب طفل به مادر

در مورد الحاق طفل ناشى از تلقیح مصنوعى به مادر طبیعى خود، دیدگاه­ هاى مختلفى وجود دارد، بعضى حقوق­دانان میان صورت جهل زن به عمل لقاح و علم وى، تفاوت قائل شده­ اند؛

فرض اول- طفل حاصل از لقاح را در حکم ولد شبهه دانسته، به زن ملحق و منتسب مى­ دانند، برای مثال: زنى با مراجعه به پزشک بیمارى­ هاى زنان، از باردار نشدن خود شکایت کند و درخواست مداواى خود را بنماید، در این حال، پزشک بدون اطلاع و رضایت زن، نطفه مرد اجنبى را وارد رحم او کند و موجب باردارى او گردد و طفلى که به این طریق متولد مى­ شود، در حکم ولد شبهه و ملحق به مادر طبیعى خود مى­ باشد.

فرض دوم- که زن به عمل لقاح عالم بوده است، طفل حاصل را در حکم ولد زنا مى­ دانند و بر این باور اند که به والدین طبیعى خویش ملحق نخواهد شد و از نظر اصول اخلاقى و صیانت خانواده، این نظریه را اولى مى­ دانند، برای مثال: زنى با مراجعه به پزشک بیمارى­ هاى زنان، از باردار نشدن خود شکایت کند و درخواست مداواى خود را بنماید، در این­ حال، پزشک با اطلاع و رضایت زن، نطفه مرد اجنبى را وارد رحم او کند و موجب باردارى او گردد، طفل منتسب به او نخواهد شد.

جرم رابطه نامشروع

نکته: برخى دیگر از حقوق­دانان اعتقاد دارند، بطور کلی طفل حاصل از تلقیح مصنوعى، به دلایل ذیل به مادر خود ملحق و منتسب مى­ شود؛

اول) طفل در رحم آن زن تکون یافته و رشد نموده است،

دوم) از نظر لغت و عرف به چنین طفلى، ولد اطلاق مى­ شود،

سوم) دلیل شرعى و قانونى که بر عدم الحاق طفل به زن دلالت کند، وجود ندارد، زیرا آنچه بر نفى ولد دلالت مى­ کند، اختصاص به ولد زنا دارد و طفل حاصل از لقاح مصنوعى، ولد زنا شمرده نمى­ شود.

چهارم) آیه شریفه سوره مبارکه مجادله؛«…مادران آن ها تنها کسانى اند که ایشان را زاده اند…» که دلالت دارد بر اینکه اگر طفلى در رحم زنى رشد کند و متولد شود آن زن مادر آن طفل به شمار مى­ آید.

ب. وضعیت انتساب طفل با صاحب نطفه

اگر زنى به وسیله لقاح مصنوعى، از اسپرم مرد بیگانه حامله شود و طفلى متولد گردد، خواه شوهردار باشد، خواه نه، باید بین علم و جهل صاحب اسپرم تفاوت قائل شد؛

فرض اول. جهل صاحب اسپرم- برای مثال: مردى اسپرم خود را براى آزمایش و تجربه در اختیار پزشکى قرار دهد و پزشک این ماده را در رحم زنى که براى مداوا و معالجه امراض زنانه یا بارور نشدن به او مراجعه کرده، تلقیح کند و زن حامله شود، یا به جاى اسپرم شوهر، به­ اشتباه اسپرم بیگانه را به زن تلقیح کند، در این صورت، طفل به پدر طبیعى خود ملحق مى­ شود، زیرا طفل یاد شده در حکم ولد شبهه مى­ باشد و طبق قانون مدنى، همان­گونه که ولد شبهه به کسى که جاهل به حرمت رابطه بوده است، ملحق مى­ گردد، به طریق اولى طفل حاصل از تلقیح مصنوعى با جهل صاحب اسپرم و زن به آنان ملحق خواهد شد، چون در تلقیح، دخول و مباشرت بطور کلی منتفى است.

فرض دوم. علم صاحب اسپرم- این مسئله مورد اختلاف حقوق­دانان نمی ­باشد، که دیدگاه ایشان عبارت است از؛

الف) بعضی از حقوق­دانان، طفل مذکور را ملحق به صاحب اسپرم مى­ دانند.

ب) بعضی دیگر بر این باور اند که این مورد زناست و نسب چنین طفلى نباید مشروع قلمداد شود.

پ. وضعیت انتساب طفل با همسر زن تلقیح شده

اگر زن مورد تلقیح شوهردار باشد، دو فرض ذیل قابل تصور است؛

 فرض اول- موردى است که شوهر زن قابلیت باردار کردن زوجه خود را داراست و از تاریخ نزدیکى شوهر تا زمان تولد طفل، کمتر از 6 ماه و بیشتر از 10 ماه نگذشته باشد، در این فرض بر طبق قانون مدنى، طفل ملحق به شوهر قانونى اوست. به بیان روشن­ تر، تا زمانى که احتمال نزدیکى میان زوجین و انعقاد نطفه از اسپرم شوهر موجود باشد، به صرف تلقیح نطفه بیگانه، نمیتوان طفل را به صاحب نطفه تزریق شده ملحق نمود، بلکه اماره فراش اقتضاء مى­ کند که، طفل را به شوهر قانونى و شرعى زن منتسب کنیم.

فرض دوم- موردی است که بطور عادت امکان باردارى زن از شوهر وجود نداشته باشد و شوهر به رغم نزدیکى­ هاى چند ساله، داراى فرزند نشده و گشناب او داراى اسپرم یا اسپرم لازم براى تولید مثل نباشد، به­ تعبیر دیگر یا شوهر عقیم باشد یا اینکه یقین داشته باشیم که حمل، ناشى از نطفه شوهر نیست. با چنین فرضى، دیگر احتمال الحاق طفل به شوهر وجود ندارد و در این صورت، استناد به اماره فراش، به نظر مى رسد فاقد اعتبار باشد؛ زیرا اماره فراش یک قاعده ظاهرى است و در شمار ادله ظنى قرار دارد که در موارد تردید و احتمال الحاق کاربرد دارد، نه در مواردى که یقین به عدم الحاق وجود دارد.

جهت دریافت مشاوره در خصوص حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

حقوق والدین و فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

قانون­گذار ایران فقط یکى از طرق لقاح خارج رحمى (اهداى جنین) را پذیرفته و قانون­گذارى کرده است و نسبت به سایر طرق نیز از عمومات و قواعد کلی تنها لقاح مصنوعی با نطفه شوهر پذیرفتنی است و کلیه حقوقی که قانون­گذار برای طفل حاصل از ارتباط طبیعی زناشوئی در نظر گرفته است شامل این فرزند یا فرزندان هم می شود که در ذیل به آن ها اشاره می­ شود؛

رابطه نسبی فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

  • پدر طفل

آن چه مسلم است شوهر زن صاحب رحم که از طریق لقاح مصنوعی با نطفه شوهر باردار شده است، مثل فرزند قانونی از جهت قرابت خونی رابطه ای با کودک دارد، گر چه نطفه کودک در محیط آزمایشگاهی ممزوج و در رحم تلقیح شده و به سبب آن زوجه اش باردار و طفل متولد شده است.

  • مادر طفل

در به وجود آمدن کودک ناشی از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر، رحم مادر محل رشد جنین است و نقش اساسی دارد و مادر قانونی طفل محسوب می­ شود.

اثبات نسب در نکاح موقت

در قانون مدنی، به­ صراحت در مورد حضانت فرزندان حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر تعیین تکلیف نشده، ولی از عمومات قوانین چنین بر می­ آید که حق و تکلیف حضانت چنین نوزادی بر عهده زوجین است و واگذاری این حق و تکلیف که خاص والدین به­ صورت طبیعی است به زوجین لقاح مصنوعی با نطفه شوهر، حاکی از آن است که رابطه فرزند مزبور با زوجین مذکور، رابطه نسبی قانونی یا در حکم نسب است. به­ این ترتیب زوجین همان حقوق و تکالیف عنوان شده در قانون مدنی را به­ عنوان والدین طفل حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر را دارند و امتناع آنان از انجام تکلیف موجب ایجاد مسئولیت مدنی و کیفری خواهد بود.

حضانت و نگهداری از فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

طبق قواعد عمومی نوزاد انسان موجود ضعیفی است که تا مدت مدیدی نیاز به حفاظت و نگاهداری از نظر جسمی و روانی دارد. حضانت در واقع به­ معنای حفاظت و نگاهداری طفل تا رسیدن به سنی است که خود قادر به زندگی مستقل باشد و بطور معمول انسان وقتی به سن بزرگ سالی برسد، بطور کلی قادر است بطور مستقل زندگی کند، در نظام حقوقی ایران و در حقوق اسلام نگاهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین و سرپرستان است. ولی ممکن است کودک بعد از ولادت مادر خود را از دست بدهد و همچنین از نعمت داشتن پدر نیز قبل از ولادت یا بعد از ولادت محروم گردد که در این صورت افراد دیگری نظیر اجداد پدری و مادری یا قیم تکلیف نگاهداری کودک را بر عهده خواهند داشت.

امکان سلب صلاحیت زوجین از حضانت فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

حقوق و تکالیف حضانت، نگاه­داری و تربیت کودک را با توجه به قانون مدنی ایران، نمی­توان از والدین طفل حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر سلب کرد، مگر این که در اثر انحطاط اخلاقی زوجین یا مسامحه آنان در حضانت کودک، صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار گیرد. که در این صورت، طبق حکم دادگاه صلاحیت دار که دادگاه خانواده محل اقامت کودک است، حق حضانت از آنان یا یکی از آنان سلب خواهد شد.

نکته­ های قابل توجه در مورد حضانت و نگاه­داری و تربیت فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

در مورد حضانت و نگاه­داری و تربیت کودک، نکته­ های ذیل قابل توجه است؛

الف. حضانت فرزند در زندگی مشترک زوجین

اگر زوجین با هم زندگی مشترک داشته باشند، حضانت و تربیت کودک با مشارکت زوجین انجام خواهد گرفت.

ب. حضانت فرزند در صورت جدایی زوجین

طبق قانون مدنی اگر زوجین در اثر طلاق یا فسخ ازدواج از هم جدا شده باشند یا در اثر اختلاف­ ها در عمل جدا از هم زندگی کنند، حضانت کودک تا سن 7 سالگی با مادر است. زیرا کودک در سنین پائین و تا سن هفت سالگی به مادر احتیاج بیشتری دارد و مادر در نگاهداری کودک در این سنین مناسب تر است و بعد از 7 سالگی نیز در صورت بروز اختلاف بین والدین، نحوه ترتیب حضانت و نگاه­داری کودک با رعایت مصلحت وی به تشخیص دادگاه خانواده خواهد بود.

پ. حضانت فرزند در صورت فوت یا ابتلاء به جنون و امثال آن زوجین

طبق قانون مدنی هرگاه یکی از زوجین فوت شود یا مبتلا به جنون گردد و یا مادر کودک بعد از طلاق یا فوت شوهر، با دیگری ازدواج کند، در این­گونه موارد حق حضانت منتفی یا اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با او سلب خواهد شد و در صورت حیات پدر حضانت با او خواهد بود، در صورت فوت پدر و حیات جد پدری حضانت طفل با جد پدری است، زیرا نسبت به کودک ولایت قهری دارد، حق حضانت را نیز خواهد داشت و اگر جد پدری نیز زنده نباشد یا قدرت و صلاحیت حضانت کودک را نداشته باشد، تکلیف حضانت کودک بر عهده وصی منصوب از طرف ولی قهری است و در غیر این صورت، تکلیف حضانت بر عهده قیم منصوب از طرف دادگاه خواهد بود و در تعیین قیم نیز اقارب کودک با داشتن صلاحیت بر دیگران حق تقدم خواهند داشت.

لازم به­ ذکر است­ که، جنون پدر هم مثل جنون مادر، سبب سلب حضانت است، زیرا جنون هر یک از ابوین، صحت جسمانی یا روانی و تربیت اخلاقی طفل را در معرض خطر قرار می دهد. البته هرگاه یکی از ابوین فوت شود، حضانت طفل با آن که زنده است خواهد بود، هر چند متوفی پدر طفل باشد و برای کودک قیم تعیین شده باشد، زیرا در حضانت کودک، والدین بر قیم اولویت دارند.

وکیل جهت مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت

ت. تأثیر کفر در حضانت فرزند

در قانون مدنی حکم صریحی مبنی بر اینکه هرگاه یکی از زوجین یا هر دو کافر شوند، حق حضانت کودک مسلمان از والدین کافر سلب خواهد شد، وجود ندارد. اما طبق حکم دیگری از قانون مدنی مبنی بر اینکه ولی مسلمان نمی­ تواند برای کودک تحت ولایت و سرپرستی خود وصی غیر مسلمان معین کند، می­توان استنباط کرد که کافر حق حضانت کودک مسلمان را نخواهد داشت.

ث. تکلیف تربیت در ضمن نگاه­داری و حضانت فرزند و احترام متقابل

طبق قانون مدنی در مورد تربیت کودک، ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش برحسب مقتضی اقدام کنند و نباید آن­ ها را بلاتکلیف بگذارند و هرگاه در اثر بی­ توجهی ابوین و زوجین در زمینه تربیت کودک یا مسامحه آنان، طفل به دیگری لطمه و ضرری وارد کند، والدین یا زوجین، مسئولیت اعمال کودک را به عهده خواهند داشت.

جهت دریافت مشاوره در خصوص حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

اسباب سلب صلاحیت زوجین از حضانت فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

طبق قانون مدنی اسباب سلب صلاحیت زوجین در زمینه نگاه­داری و تربیت کودک به شرح ذیل عبارتند از؛

  • اعتیاد زیان آور به الکل، مواد مخدر و قمار،
  • اشتهار به فساد اخلاق و فحشا،
  • ابتلاء به بیماری های روانی با تشخیص پزشکی قانونی،
  • سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود به مشاغل ضد اخلاقی مثل: فساد و فحشا و تکدی­گری و قاچاق،
  • تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.

نفقه فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

طبق قانون مدنی وظایف و تکالیف والدین فرزند حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر، از لحاظ نگاهداری، تربیت، نفقه و احترام نظیر؛ وظایف و تکالیف اولاد و نفقه اولاد بر عهده پدر است، پس از فوت پدر و بر عهده مادر است، در صورت عدم قدرت پدر به انفاق، به­ عهده اجداد پدری است با رعایت حق تقدم نزدیک ترین فرد به کودک و در صورت نبودن پدر و اجداد و یا عدم قدرت آن ها، نفقه بر عهده مادر است. هرگاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد، با رعایت حق تقدم نزدیکترین فرد، به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت مساوی باشند، نفقه را باید به حصه مساوی تأدیه کنند.

رابطه فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر با زوجین از جهت حرمت ازدواج

از آنجا که نوزاد از نظر ژنتیکی رابطه­ ای با زوجین دارند،از محارم می­ باشند و با توجه به مطالب ذیل موضوع ازدواج بین آن ها ممنوع است؛

الف- حرمت ازدواج شوهر با فرزند دختر حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

شوهر زن تلقیح شده با نطفه شوهر پدر قانونی طفل است.

ب- حرمت ازدواج زوجه با فرزند پسر حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

جای تردیدی نیست که زن حامل از تلقیح مصنوعی مادر فرزند حاصل از این لقاح است و ضمن­ این­که صاحب تخمک مادر ژنتیکی کودک است، زنی است که جنین را در بدن خود پرورش داده و وضع حمل کرده است، مادر کودک محسوب می­ شود و کودک از خون این مادر تغذیه و رشد کرده است، پس بنابراین طبق ضوابط قانونی و شرعی ازدواج بین آن ها ممنوع است و اگر این زن بعدها صاحب فرزند دیگری از هر طریقی شود، برادر یا خواهر کودک حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر است و دختر بعدی آن زن، جزء محارم پسر قبلی است و ازدواج بین آن ها ممنوع است و با سایر اقارب زن نیز در محدوده قانونی و شرعی جزء محارم محسوب و ازدواج با محارم ممنوع است.

رابطه بین فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر و زوجین

  • از جهت توارث

طبق قانون مدنی اسباب تعلق ارث به دیگری به شرح ذیل است؛

  • نسب،
  • سبب.

خانواده فرزند حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر، با پذیرش لقاح، قصد تولید نسل و برقراری توارث دارند و این استنباط به مصلحت کودک، خانواده و جامعه نزدیک­تر است، چون با این ترتیب فرزند حاصل از جنین اهدائی از سرگردانی و مشکلات مالی نجات خواهد یافت.

  • استفاده از نام خانوادگی

طبق قانون مدنی فرزند حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر باید علاوه بر نام دارای نام خانوادگی باشد و طبق قانون ثبت احوال نام خانوادگی فرزند همان نام خانوادگی پدر خواهد بود و از آنجا که والدین فرزند حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر از دیدگاه قانون پدر و مادر کودک هستند، بنابراین نام خانوادگی این فرزند نام خانوادگی زوج خواهد بود و نباید نام خانوادگی دیگری در شناسنامه صادره درج گردد.

وکیل طلاق توافقی سوئد

علاوه­ بر برخورداری کودک حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر از نام خانوادگی شوهر خانواده، کودک از نظر اقامتگاه و تابعیت و ولایت نیز از امتیاز یک فرزند حاصل از اسپرم شوهر و حامله شدن زن از طریق مواقعه یا تلقیح مصنوعی برخوردار خواهد شد و برای نگاهداری وی و حفاظت از اموال او نیاز به نصب قیم ندارد و به موجب قانون چنین فرزندی دارای ولی قانونی است.

وظایف و تکالیف فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

کودک حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر طبق قانون فرزند زوجین محسوب می­ شود، لذا باید از آنان در حد متعارف اطاعت کند و باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آن­ ها احترام بگذارد، که باید این احترام نیز متقابل باشد و با تنبیه و تأدیب در حدود متعارف در تعارض نخواهد بود و بعد از رسیدن به سن بزرگسالی، در صورت نیاز والدین مزبور به شرط تمکن باید نفقه آنان را بر اساس مقررات مربوط به نفقه اقارب پرداخت کند.

فرآیند اخذ شناسنامه برای فرزند حاصل از تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر

طبق قانون ثبت احوال، ولادت اطفال باید به اداره ثبت احوال اعلام گردد و پس از ثبت ولادت در اسناد سجلی باید برای کودک ایرانی شناسنامه صادر شود، ثبت ولادت در حقوق ایران اجباری است و طبق قانون ثبت احوال وظیفه اعلام ولادت طفل به عهده پدر یا جد پدری است، که در این زمینه، شوهر خانواده فرزند حاصل از لقاح مصنوعی با نطفه شوهر، پدر قانونی کودک است و پدر این مرد نیز جد پدری قانونی محسوب است، لذا این افراد وظیفه اعلام ولادت و اخذ شناسنامه دارند ولی اگر زوج غایب باشد یا جد پدری غایب بوده یا فوت شده باشد یا به هر علتی قادر به انجام این تکلیف نباشند یا از اعلام ولادت و اخذ شناسنامه امتناع کنند، مادر یعنی زنی که نوزاد از او متولد شده موظف به اعلام ولادت و اخذ شناسنامه خواهد بود. در شناسنامه نام شوهر به عنوان پدر و نام زن به عنوان مادر و نام خانوادگی شوهر، به­ عنوان نام خانوادگی کودک درج و شناسنامه صادره به متقاضی تسلیم می­ گردد.

جهت دریافت مشاوره در خصوص حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

_

نشانی دفتر وکالت وکیل حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى در تهران

_

میدان ونک- ابتدای بزرگراه حقانی- خیابان گاندی جنوبی- خیابان چهاردهم- پلاک 14- طبقه 4- واحد 9 و 10

تلفن‌های تماس ثابت با دفتر موسسه مهر پارسیان (محمدرضا مهری متانکلائی) در تهران

تماس با دفتر وکیل آنلاین خارج از ساعات اداری و تعطیلات و ارسال پیام از طریق خط تلفن همراه

ارسال پیام از طریق شماره واتس اپ و تلگرام

پس از ارسال پیام شکیبا باشید تا جهت وقت مشاوره حضوری یا آنلاین هماهنگی صورت گیرد
حداکثر ظرف 12 ساعت وقت مشاوره تنظیم و به شما اعلام خواهد شد
دفتر وکالت مهر پارسیان – محمدرضا مهری متانکلائی وکیل پایه یک دادگستری

خدمات دفتر وکالت و امور حقوقی بین المللی محمدرضا مهری متانکلائی

مشاوره حقوقی آنلاین با وکلای پایه یک دادگستری در موضوعات تخصصی در همه ساعات شبانه روز
مشاوره حقوقی حضوری با وکیل تخصصی جرایئم اقتصادی
قبول وکالت دادگستری بدون حضور موکل در دفتر وکیل
خدمات وکالت ایرانیان خارج از کشور در ایران
حقوق و تکالیف فرزندان حاصل از تلقیح مصنوعى

وکالت ایرانیان در سایر کشورها توسط وکیل رسمی
بهترین وکیل مهاجرت بین المللی در تهران
معرفی بهترین وکیل کیفری تهران
بهترین وکیل ملکی تهران
معرفی بهترین وکیل دعاوی پولی و بانکی تهران
بهترین وکیل خانواده تهران
معرفی بهترین وکیل دادگاه تجدید نظر
بهترین وکیل اعاده دادرسی و دیوان عالی کشور
معرفی بهترین وکیل فرجام خواهی

5/5 - (2 امتیاز)

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *